به مناسبت فرا رسیدن روز معلم، اکادمی آسان طی مراسمی آنلاین از مقام والای معلمان تجلیل به عمل آورد. در این برنامه که با حضور جمعی از اساتید، دانشجویان و مهمانان ویژه برگزار شد، فضای صمیمی و الهامبخشی شکل گرفت که یادآور نقش بیبدیل معلمان در مسیر آموزش و پرورش جامعه بود.
در آغاز مراسم، قرائت قرآن کریم توسط محمد تقی ناصح، نفر دوم مسابقات «امت واحده» سراسری کشور ایران، اجرا شد. سپس مقالهای آموزنده توسط خانم کیانوش ارائه گردید. در ادامه، سخنرانی استاد محمد عظیم سخیزاده، مدیر اکادمی آسان، با محوریت جایگاه معلم و نقش او در ساختن آینده جامعه ایراد شد.
پس از آن، اهدای لوح تقدیر توسط استاد سید احمد حیدری مدیر اکادمی آسان انجام گرفت و از اساتید پرتلاش اکادمی تقدیر و تشکر به عمل آمد. در بخش پایانی نیز برنامه تفریحی به مدیریت خانم جاوید، مدیر اکادمی، اجرا شد و خانم بهار به عنوان مجری برنامه با اجرای گرم و صمیمی خود حال و هوایی خاص به مراسم بخشید.
در ادامه، میتوانید متن کامل سخنرانی، گالری عکسها و تصاویر لوح تقدیرها را مشاهده نمایید.
این مراسم، جلوهای از تعهد اکادمی آسان به ارزشهای آموزش، احترام به معلم و ترویج فرهنگ قدردانی از تلاشگران عرصه علم و دانایی بود.
متن کامل سخنرانی روز معلم
موضوع: جایگاه و مقام والای معلم و حقوق معلمان بر دانشجویان و جامعه
سر آغاز هر نام نام خدایست که غفار و خطاپوش و کریم است
در مخصوص رحمت را کلیدیست که بسم الله الرحمن الرحیم است
در آغاز سخن، با یاد و نام خداوند بزرگ که خود اولین معلم هستی است و انسان را با قلم، دانایی آموخت، سخنم را مزین میسازم.
الَّذی عَلَّمَ بِالقَلَمِ، عَلَّمَ الإنسانَ ما لَم یَعلَم.
استاد بزرگ ادب فارسی، ایرج میرزا چه زیبا سروده است:
گفت استاد مبر درس از یاد، یاد باد آنچه به من گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت، آدمی نان خورد از دولت یاد
هیچ یادم نرود این معنی، که مرا مادر من نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید، گشت از تربیت من آزاد
پس مرا منت از استاد بود، که به تعلیم من استاد، استاد
هر چه میدانست آموخت مرا، غیر یک اصل که ناگفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن، حیف! استاد به من یاد نداد
گر بمردست، روانش پرنور، ور بود زنده خدا یارش باد!
تقدیم به همه اساتید گرانقدر، معلمان مهربان و فرهیختگان اندیشه و تربیت.
ارزش و جایگاه معلم، بلندتر از آن است که در واژهها بگنجد. چرا؟
معلم، شغلش شغل خدایی است؛ زیرا ادامهدهندهی راه خدا و پیامبران در تعلیم و تربیت انسانهاست. معلم، کار خدایی میکند، چراکه خداوند خود نخستین معلم عالم هستی است؛ آنگاه که فرمود: «الَّذی عَلَّمَ بِالقَلَمِ، عَلَّمَ الإنسانَ ما لَم یَعلَم»؛ یعنی همان خدایی که با قلم، انسان را دانایی آموخت. شغل معلم، شغل انبیاست، زیرا پیامبر رحمت و مهربانیها، حضرت محمد مصطفی (ص)، فرمود: «إنی بُعِثتُ مُعلِّماً»؛ من برای معلمی برانگیخته شدهام. و چه زیبا که آن حضرت، خود بهترین معلمان عالم بود. پس بیتردید، پاکترین، مقدسترین و برترین شغلها، شغل معلمی است؛ رسالتی الهی که دلهای ناآگاه را به روشنایی دانش و هدایت میکشاند.
ارزش کار معلم بسیار والاست. چرا؟ زیرا ارزش هر پدیدهای در جهان، به میزان تلاشی بستگی دارد که برای شکلگیری و تکامل آن انجام میشود. بهعنوان مثال، زمین خاکی در آغاز ارزشی ندارد، اما هنگامی که در دست کشاورز قرار میگیرد و در آن بذر افشانده میشود، گیاه و علف میرویَد. آن علف، خوراک گوسفند میشود، پشم میگردد، سپس نخ میشود، رنگ میگیرد و در نهایت به قالینی زیبا و ارزشمند تبدیل میشود.
چوب نیز در دل جنگل ارزشی اندک دارد، اما وقتی بریده میشود، اره و رنده میخورد، طرح و نقش میگیرد و در دستان نجار، به در و پنجرهای زیبا تبدیل میشود، ارزش مییابد. پس بخش بزرگی از ارزشها در مقدار کار و زمانی است که بر روی یک چیز صرف میشود. هرچه کار و تلاش بیشتر و عمیقتر باشد، ارزش حاصل نیز افزونتر خواهد بود.
اکنون بیندیشیم: وقتی انسان بر روی خاک و چوب کار کند، آنها به چیزی ارزشمند تبدیل میشوند؛ آیا کاری که معلم بر روی مغز، جان و روح انسان انجام میدهد، باارزشتر نیست؟ بیتردید، چنین است. کار معلم، برترین و باارزشترین کار عالم است؛ زیرا او نه بر ماده، بلکه بر انسان کار میکند. او ذهنها را میسازد، دلها را میپرورد و جانها را به روشنایی هدایت میکند.
بهراستی، چه شغلی از این والاتر که ثمرهاش، انسانِ آگاه، خردمند و نیکوکار باشد؟
نکته دیگر اینکه ارزش انسان، وابسته به میزان تربیت و پرورشی است که یافته است. هرچه تربیت عمیقتر، دانایی بیشتر و اخلاق والاتر باشد، انسان ارزشمندتر میشود. پس معلم، با پرورش جان و اندیشهی انسان، ارزشی میآفریند که هیچ مادیاتی با آن برابری نمیکند.
معلم، چراغی فروزان در دل تاریکیهاست؛ نوری که در میان جهل و نادانی میسوزد تا راه را برای جامعه روشن سازد. او همان کسی است که با دستانی خسته اما دلی سرشار از عشق، بذر دانایی را در جان شاگردان میکارد و از آنان انسانهایی آگاه، مسئول و خردمند میسازد. معلم نوری است برای رهایی انسان از ظلمات نادانی و هدایت او به سوی روشنایی علم و آگاهی.
معلم، تمدنساز است؛ زیرا هر پیشرفت علمی، هر اختراع بزرگ، هر اثر هنری ماندگار و هر اندیشهی نجاتبخش، ریشه در تعلیم و تربیت معلمی دارد که روزی چراغی در دل شاگردی برافروخته است. در حقیقت، اگر بخواهیم واژهی «تمدن» را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن واژه چیزی جز «معلم» نیست.
معلم، پل میان گذشته و آینده است و یکی از عناصر کلیدی و بنیادین فرهنگی جامعه به شمار میآید. او کسی است که ارزشهای اخلاقی، فرهنگی، تاریخی و حتی سیاسی یک جامعه را به نسلهای بعدی منتقل میکند. معلم نه تنها تلخیها و زشتیها و تاریکیهای گذشته را به شاگردان یاد میدهد تا از آنها درس عبرت گرفته شود، بلکه سربلندیها، قهرمانیها، ارزشها، اخلاق و تمام دستاوردهای مثبت گذشته را نیز آموزش میدهد تا نسل بعدی با افتخار به تاریخ و فرهنگ خود نگاه کند و انگیزهای برای ساختن جامعهای بهتر و تمدنی زیباتر بیابد.
معلم، نقش مستقیمی در امنیت، آزادی، نظم و ثبات جامعه دارد، زیرا او انسان تربیت میکند. اگر تربیت افراد یک جامعه سالم و درست باشد، آن جامعه هرگز به یکدیگر آسیب نمیرساند و آزادی و امنیت شهروندان حفظ میشود. بنابراین معلم، ستون محوری جامعه است.
معلم سازندهی جامعهای خلاق و هوشمند است. او نه تنها باید دانش را منتقل کند، بلکه باید مهارتها را نیز به دانشجویان آموزش دهد. اهمیت این موضوع غیرقابل انکار است: میلیونها فارغالتحصیل در کشورمان وجود دارند که دانایی دارند، اما مهارت ندارند. ای کاش در نظام آموزشی ما، به جای صرفاً تولید مدرک لیسانس، بر آموزش مهارتهای کاربردی تمرکز میشد؛ مهارتهایی که به دانشجویان امکان دهد فردا در جامعه خلاقیت نشان دهند، ثروت بیافرینند، علم تولید کنند و صنایع نوین ایجاد نمایند. معلمان باید توانمندی ایجاد خلاقیت اقتصادی، پیشرفتهای زیرساختی و اشتغالزایی را در دانشجویان پرورش دهند تا نسل آینده بتواند با دانایی و مهارت، جامعهای پویا و پیشرفته بسازد.
معلم کسی است که تربیت انسان را به عهده دارد؛ چه نعمتی و چه مسؤولیت عظیمتر از این؟ معلم انسان میسازد، اما یک معمار یا یک مهندس فقط ساختمانی میسازد و آن ساختمان هرگز نمیتواند ساختمان دیگری بسازد. اما معلم انسانی تربیت میکند که خود قادر است انسانهای دیگری را پرورش دهد و این چرخه تا قیام قیامت ادامه مییابد. این است عظمت و ارزش بینهایت کار معلم.
معلم، دانشجویان خود را مرحله به مرحله تربیت میکند. از ابتدای مکتب باید استعدادها را کشف کند، سپس آنها را استخراج نماید و از تاریکیها به نور و روشنایی هدایت کند. پس از کشف و استخراج، دانشجویان باید جذب معلم شوند؛ یعنی علاقه، اعتماد و ارتباط درونی با معلم شکل گیرد. در مرحله بعد، تعلیم و تربیت کامل صورت میگیرد و در نهایت، معلم تیمسازی میکند تا نسلی بسازد که بتواند تمدن، جامعهای سالم و آرام، و خلاقیت و هوشمندی را تحقق بخشد.
معلم، ثروتمندترین انسان جهان هستی است؛ چرا که مغز و افکار انسانها در دستان اوست. هر حرکت و عمل او نیز یک آموزه و درس است. کار معلم، جهاد مقدس است؛ جهادی که برای ساختن انسانها و تمدنها انجام میشود و ارزشش بیکران است.
پس بر اساس تمام دلایلی که ذکر شد، اکنون همه درمییابیم که معلم از چه جایگاه و مقام والایی برخوردار است.
و اکنون این توصیه را ابتدا به خودم دارم: چند روزیست که این مسئولیت بزرگ، یعنی معلم بودن، بر دوشم است. معلمی که این همه عظمت و جایگاه والایی دارد، شایسته است که خود را آراسته به صفات حسنه معلمی کنیم. ما باید در میدان عمل، احسن عملاً باشیم؛ بهترین باشیم، ممتاز باشیم و از یکدیگر در نیکوکاری و خدمت پیشی بگیریم. باید همواره در تلاش برای بهبود و زیباسازی رفتار و کردارمان باشیم تا ارزش و جایگاه واقعی یک معلم را به دست آوریم. نباید به مدرک تحصیلی بسنده کنیم؛ لیسانس، خود سواد نیست بلکه دریچهای برای ورود به دریای بیکران علم است. معلم واقعی، کسی است که با تلاش، اخلاق و عملش، شاگردان را به سوی دانش، خرد و فضیلت هدایت کند.
حقوق معلم بر گردن جامعه و دانشجویان
معلم، ستون استواری جامعه و روح زندهی تمدن است. اگر امروز جامعه بر پایهی دانایی و آگاهی استوار است، بیتردید این نتیجهی فداکاری و تلاش بیپایان معلمان است. ازاینرو، احترام و قدردانی از معلم نه تنها یک وظیفهی اخلاقی، بلکه تکلیف انسانی و الهی است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ (آیا آنان که میدانند با آنان که نمیدانند برابرند؟) این آیه، جایگاه رفیع دانایی و بهتبع آن، مقام والای معلم را نشان میدهد. پیامبر رحمت (ص) نیز فرمود: «هر کس به من حرفی بیاموزد، مرا بندهی خود کرده است.» یعنی اگر کسی چراغی از دانش در دل دیگری روشن کند، حقی جاودانه بر او مییابد. بنابراین، حقوق معلم بر گردن جامعه و دانشجویان بسیار سنگین است. جامعهای که حرمت معلم را پاس میدارد، در حقیقت به خودش احترام میگذارد؛ زیرا معلم بنیانگذار فکر، فرهنگ و اخلاق همان جامعه است.
معلم، که دارای این همه فضایل و مقام والا است، باید تعظیم و تکریم شود. در جامعهای که معلم جایگاه شایسته ندارد، خبری از تاریخ، فرهنگ، هنر و سواد نیست و امنیت و آزادی نیز تهدید میشود. در مکتب اسلام، تکریم و احترام به استاد یک حق الهی و معنوی بر گردن جامعه و بهویژه شاگردان است.
قدردانی عملی از معلم، بهکار بستن آموختههاست. شاگرد زمانی حق معلم را ادا میکند که آنچه را فراگرفته، در مسیر خیر، رشد و خدمت به انسانها به کار گیرد.
همچنین، جامعه و حکومت باید دغدغههای معلم را کاهش دهند تا استاد بتواند تمام ذهن و مهارت خود را صرف تربیت نسلی سالم و قدرتمند کند، بدون آنکه نگران معیشت، لباس یا خوراک خانواده و فرزندانش باشد. حقوق کافی، امنیت شغلی، احترام اجتماعی و جایگاه فرهنگی، از حقوق اساسی معلم در جامعهاند.
امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه میفرمایند:
«حق استاد بر شاگرد این است که او را احترام کند، ادب داشته باشد، با صدای بلند سخن نگوید، در مقابل بدگوییها از استاد دفاع کند و فضیلتها و خوبیهای او را آشکار سازد.»
در نهایت، هر شاگرد وظیفه دارد که نور علم را به نسلهای بعدی منتقل کند. به این ترتیب، یاد و اثر معلم در مسیر زمان جاودانه خواهد ماند.
گالری مراسم جشن روز معلم سال ۱۴۰۴














